فوز

برای ما رضای او

 

 

ترك اَولي

 

ترك اَولي

حضرات انبياء گرچه به مقام اقرار به معصيت برآمده‌اند و مقرّبين درگاه الهي بالاخصّ در مقام مناجات خود را گناهكار بزرگي دانسته‌اند، امّا بزرگان دين آن را از باب «حَسَناتُ الاَبْرارِ سَيِّئاتُ الْمُقَرَّبينِ» شمرده‌اند. اين از علائم كمال معرفت رحماني است كه شخص در آن مقام، عبادات و طاعات خود را ناچيز شمارد و اقرار بر قصور نمايد، چنان كه حضرت رسول اكرم(ص) به پيشگاه الهي عرض نمود «ما عَبَدْناكَ حَقَّ عِبادَتِكَ».

حضرات انبياء از لحاظ شأن و مقام يكسان نيستند، لذا از لحاظ انجام تكاليف و وظايف نيز برابر نمي‌باشند. بسا كه انجام پاره‌اي امور براي بعضي از آنان، ترك اولي محسوب شود و براي برخي ديگر نسبت به علوّ شأن و مقامشان، معصيت به شمار آيد.

اثم و عصيان و ذنب هر چند به معني گناه است، لكن مراتبي دارند. از حضرات انبياء و اولياء گناه سر نمي‌زند، يعني امري كه صرف مضرّات معنوي باشد يا مضرات معنويش بر منافع آن غالب باشد، بلكه حداكثر از آنان «ترك اولي» ممكن است صادر شود نه معصيت، و اگر هم احياناً معصيت ناميده شود، مجازاً معصيت است نه حقيقتاً.

گرچه از بعضي از حضرات انبياء ترك اولي سر زده است، ولي ترك اَوْلي نه عصيان است و نه ارتكاب به امري از امور مكروه، و نه ترك واجب است و نه ترك امري از امور استحبابي، بلكه در مقام آزمايش، يك امر تعبّدي است. بنابراين ترك اولي دليل بر فقدان عصمت در آن ذوات مقدس نيست، آنان هم داراي عصمت علميّه و هم عصمت عمليّه‌اند.

عصمت مراتبي دارد و از شخصيت‌هاي مقدسي مانند حضرت رسول اكرم(ص) و حضرات ائمه اطهار(ع) كه مراتب عصمتيه‌شان در حد كمال است، ترك اولي هم سر نزده است. اما مراتب عصمت علميّه و عمليّه بسياري از انبياء به درجة عصمت ايشان نمي‌رسد.

 



طبقه بندی: قرآنی  
برچسب ها: گناه 

چهار شنبه 30 فروردين 1391 |

11 نکته روانشناسی در قرآن

1 . از دیدگاه قرآن، سه نوع شخصیت اساسی وجود دارد; مؤمن، کافر و منافق ; (آیات 2 تا 20 سوره البقره) .

2 . شخصیت‏های مؤمن، خود دارای سه درجه شخصیتی می‏باشند ; آنان که به خود ظلم می‏کنند، آنان که میانه رو هستند و آنان که پیشتازانند; (فاطر/32) .

3 . مشخصه بارز شخصیت کافر آن است که دل و اندیشه‏اش را قفل کرده است و راهی برای نفوذ هیچ حرف تازه و اندیشه متفاوتی نگذاشته است و به همین دلیل، از درک حقایق عاجز است .

4 . خصوصیت‏بارز شخصیت منافق از دیدگاه قرآن، دوگانگی ریشه‏ای در ظاهر و باطن است; به همین دلیل، مبتلا به شک و تردید و عدم قدرت تصمیم‏گیری و ناتوانی در قضاوت می‏شود; (البقره/8 تا 20 و المنافقون) .

5 . در قرآن کریم، در آیات فراوانی از اندوه، علل ایجاد کننده آن و راه‏های برطرف ساختن آن سخن رفته است . گاهی اندوه فراق را با دیدار و گاهی اندوه فقر را با بشارت و گاهی اندوه رسول خدا (ص) را به دلداری حضرت حق، درمان نموده است .

6 . در دیدگاه قرآن، ترس دو نوع است ; ترس پسندیده و ترس ناپسند ; ترس پسندیده، همان ترس از خداوند و عدالت اوست که منجر به اصلاح رفتار می‏شود; (الانفال/2) و ترس ناپسند، اضطرابی شدید با علت مشخصی است که تسلط بر نفس را از بین می‏برد و باید با آن مبارزه شود; (الاحزاب/10 و 11) .

7 . از نظر قرآن دو نوع خشم وجود دارد; خشم مفید و متعادل و خشم مخرب و نابهنجار ; خشم متعادل، راهی برای رسیدن به هدف در مواقع لزوم است و خشم مخرب را باید درمان کرد . قرآن کریم با توصیه به صبر و پاسخ گویی با عمل نیک و با وعده بهشت و پاداش اخروی، به وسیله سفارش به بخشش و عفو، یادآوری قدرت و خشم خداوند و ... به درمان بیماری سلامتی سوز خشم و عصبانیت پرداخته است .

که به ترتیب در سوره شوری، آیه 43، فصلت، آیه‏34، آل عمران ، آیات 133 و 143، الشوری، آیات 36 و 37 و النور، آیه 22 بیان شده است .

8 . در قرآن به سه نوع از مکانیسم‏های دفاعی - روانی اشاره شده است که عبارتند از: فرافکنی (المنافقون/4)، دلیل تراشی (البقره/11 و 12) و واکنش سازی (البقره/204 و 205 و المنافقون/4) .

9 . در فرهنگ قرآن یکی از راه‏های مؤثر و اساسی روان درمانی، استفاده از مواعظ و اندرزهای قرآنی است; (یونس/57) .

10 . در روش روان درمانی قرآنی، ایمان، تولید امنیت درونی و آرامش می‏نماید; (الانعام/82 و الرعد/28) .

11 . یاد خدا، آرام بخش دلهاست ; (الرعد/28) .



چهار شنبه 30 فروردين 1391 |

ادب استماء قرآن

1 - سكوت هنگام شنيدن آيات: زمانى كه كسى قرآن را تلاوت مى‌كند ديگران به آيات قرآن گوش دهند و ساكت باشند.

قرآن مى‌فرمايد: وَ اِذا قُرِئَ القرآنُ فَاسَتَمِعُوا لَهُ وَ اَنْصِتُوا.

هنگامى كه قرآن خوانده شود، گوش فرا دهيد و خاموش باشيد.

2 - به هنگام شنيدن قرآن گريه كند يا به حالت گريه باشد.




چهار شنبه 30 فروردين 1391 |

ریشه دار همچون درخت

 

نه مثل شاخه نیلوفر- که به این درخت و آن درخت مى پیچد- بلکه همچون درختِ ریشه دار باید بود ، متّکى به خویش ، ریشه دوانده در باورها و اندیشه ها ، با شاخ و برگى از اراده و همّت!

در این صورت ، نه از باد خواهى لرزید و نه از سیل ، ریشه کن خواهى شد.

ریشه هاى تو، همان استعدادها و توانمندى هاى فکرى و روحى تواَند، به شرط آن که آنها را بشناسى ، به کار بگیرى ، به ستوه نیایى ، خسته نشوى و از پاى ننشینى ، تا از کاوش در معدن وجود خویش، به گوهرهایى ناب ، دست یابى.

انسان، فرزند تلاش و تکاپوى خویش است و دست هایش ، محصول مزرعه وجودِ او را مى چینند؛ تا چه کاشته باشد و چه دِرو کند!

زندگى ، فرصتى است براى پرداختن به کشتزار جان!

نگو که نمى شود . مگر آنها که به جایى رسیده اند ، چه کرده اند جز تلاش شبانه روزى و تحمل رنج تحصیل و زحمت مطالعه و کاوش؟

باید روى دو پاى همّت و اراده خویش ایستاد و به وعده هاى چون سراب دیگران ، تکیه نکرد.

تکیه گاهت اول «خدا»  و دوم ، خودت باشد

همه بزرگانى که در زندگى به توفیق هایى دست یافته اند، اول ، کسى نبوده و چیزى نداشته اند. به تدریج ، سایه نشینِ زحمات خویش شده و از بوستان همّت و اراده خود، گل چیده و ثمر برگرفته اند.

سرمایه تو نیز" اعتماد به نفسِ" توست . هیچ کس نباید بیش از خودت براى تو دلسوز باشد . باید خودت بکوشى تا در این دنیاىِ گرفتار موج ها و توفان ها ، خویش را به ساحل نجات و کامیابى برسانى . البته مى توانى و باید از دیگران هم کمک بگیرى ، مشورت کنى و راهنمایى بخواهى؛ امّا بیش از هر چیز و هر کس ، به چشمه اى چشمِ امید داشته باش که از درون خودت مى جوشد و به منبع پایان ناپذیر مواهب خدادادى متصل است.

چرا امروز و فردا مى کنى؟ مگر چه قدر فرصت دارى؟

فرداى تو در دست توست، تا امروز چه کنى!

تو سابقه اى دارى درخشان ؛ فرهنگى دارى متعالى ؛ الگوهایى دارى سازنده ؛ استعدادى دارى قابل تقدیر، و نیروى اراده اى دارى ستایش برانگیز . احساس کمبود و حقارت، چرا؟

تناورترین درخت هاى کهنْ سالِ باغ معارف بشرى ، در سرزمین تو و در کوهپایه هاى مکتب و فرهنگ دینى تو روییده و قد کشیده اند . اینک تو با آن که در سایه شان آرمیده اى و از میوه هاشان بهره مى برى ، از خودِ درخت و ریشه هایش چه قدر مى دانى؟

تو آن اندازه افتخار و آوازه مکتبى و ملى دارى که بتوانى در جهان، به مسلمان و ایرانى بودنت مباهات کنى. بیگانگى از خویش،  چرا؟

تو نهالى بى ریشه نیستى که در مقابل توفان هاى فکرى و جریان هاى بى بنیاد فرهنگى معاصر، خود را ببازى و بلرزى و ریشه کن شوى و بر باد روى . آیا دریغ نیست که جوان مسلمان امروزى ، دلداده دیگران باشد و مصداق این شعر حافظ که :

« آنچه خود داشت ، ز بیگانه تمنا مى کرد»

مگذار نومیدى در خانه دلت جا بگیرد و آن را به اشغال خود درآورد و سپاهِ امید را تار و مار کند.

مگذار حتى شکست ها تو را از پاى درآورند.

انسان، اگر طعم هیچ شکست و ناکامى اى را نچشد ، یا غرورْ دامنگیرش مى شود ، یا در کوره حوادث و فراز و نشیب هاى زندگى، پخته و ورزیده نمى گردد . کسى که در دریاى پُر موج ، دچار کشتى شکستگى شود ، حتى تخته پاره اى مى تواند عامل نجاتش گردد، به شرط آن که روحیه اش را نبازد، خود را گم نکند و امیدش را از دست ندهد.

پس مى توان شکست را نردبان پیروزى ساخت و با شناخت ضعف ها و کاستى ها و خطاها، با نقشه اى بهتر و شناختى دقیق تر، وارد عمل شد.

همیشه که پیروزى نیست؛ گاهى هم شکست، عقب نشینى ، زیان و مصیبت و بلا خواهد بود. گاهى بالا رفتن است و گاهى فرود آمدن . به قول صائب تبریزى:

ما شیشه ایم و باک نداریم از شکست  شیشه چو بیشتر شکند ، تیزتر شود

ناکامى ها، سیلىِ بیدار کننده اند ، نه عامل ماندن و در جا زدن و یأس.

اگر دریا دل باشى و صبور، مى توانى به ساحل توفیق و گوهر پیروزى برسى.

اگر سختى هاى زندگى را در خود ، هضم کنى و خود را براى پیمودن سنگلاخ ها و فتح قله هاى بلند، آماده کنى، خواهى دید که رهروى ، چندان هم دشوار نیست . نه دنیا به آخر رسیده و نه همه راه ها بسته است.

راه حل دشوارى هاى زندگى ، تدبیر ، اراده ، مشورت و اقدام است . بدبینى به آفرینش و تقدیر و سرنوشت ، گناه است ؛ افسردگى و اظهار عجز هم که کار آدم هاى بى روحیّه ضعیف است . کسى که به خود باورى رسیده باشد ، در پیمودن راه زندگى و گشودن گِره ها و حلّ مشکل ها و شکستن بن بست ها ، پر توان تر به پیش مى رود.

وقتى مى توانى به قله برسى ، ماندن در ته درّه ، چرا؟

وقتى مى توانى صعود کنى ، سقوط و هبوط ، چرا؟

مى توان عصیان هاى جاهلانه دوران خامى و بى تجربگى را در جویبار توبه و تصمیم شست و براى باقیمانده فرصت ، برنامه ریخت و از هدر رفتن عمر، جلوگیرى کرد.

همه راه ها به " نمى شود" ، ختم نمى شوند!

همه کوچه ها و گذرگاه ها " بن بست" نیستند!

اراده و عزم که دارىجوان و پُر نیرو که هستى اینک، در آغاز راه زندگى ، با کوله بارى از توان ، تجربه ، معرفت و امید ، مى توانى آینده مطلوبى را براى خویش ، رقم بزنى.

انگیزه را در جایى نمى فروشند تا تهیه کنى! در بازار نیست؛ بلکه در دل و جان خودت نهفته است . درخت عمل ، از چشمه اراده سیراب مى شود؛ چشمه اى که باید از درون تو بجوشد . تقویت اراده، به تقویت عمل مى انجامد؛ زیرا عمل ، فرزند اراده و انگیزه است.

اگر ما خود، نهال زندگى مان را با آبِ آگاهى و بصیرتْ آبیارى نکنیم، به انتظار دیگران نشستن، معنا ندارد.

هر کس باید خود، مربّى خویش باشد؛ وگرنه …  باخته است.

در این مسیر، مطالعه زندگى انسان هاى موفق ، چراغِ راه است.

این گوى و این میدان!

مگر تو از دیگران ، چه کم دارى؟



چهار شنبه 30 فروردين 1391 |

نوشته ای برای یگانه منجی بشریت …

یادش بخیر آن روزها که در غروب سرد و محزون پاییزی، در کوچه‏های کبود شده از سرما، در خلوت و تنهایی، از مدرسه به جست و جوی وسعت‏بی‏نشان شما می‏پرداختم، احساس می‏کردم با تمامی گمنامیتان، به پاکی انتظار و به لطافت‏بارانید. آنقدر بارانید که حتی بوته‏های خار را نیز آبیاری می‏کنید . گاهی فکر می‏کردم خارتر از همه خارهای گلستان عشق شما هستم و این خجلت‏خط قرمزی بر افکار سبزم می‏کشید تا به خانه می‏رسیدم… هرم و گرمای اتاق نفسم را حرارت می‏داد و مرا بی اختیار به سمت‏بخاری می‏کشاند، ولی تداعی تفسیر حدیثی از امام حسن عسکری (ع)در ذهن من که می‏فرمود: «مهدی جان! در شهر و در بین مردم منزل مگیر و در دشت‏ها و میان کوه‏ها ساکن شو »، حتی فرصت تازه کردن نفس را هم از من می‏گرفت و برقی سبز مرا به سمت اتاق سرد و تاریک خودم می‏کشاند . دستم به طرف کلید برق می‏رفت اما دلم اجازه نمی‏داد . مطمئن بودم مرا در تاریکی بهتر می‏بینید . بر گنبد قدس سجاده‏ام می‏ایستادم و تکبیر می‏گفتم . همیشه حس می‏کردم قبله‏ام باید طاق دو ابروی شما باشد . کعبه بهانه‏ای بود برای دیدارتان، خیلی دنبالتان گشتم در تاریکی و روشنایی در جمع و در خلوت، اما افسوس … نشان از شما در هیچ کس ندیدم; مطمئن بودم تنها خورشید است که صبورانه غربت و مظلومیتتان را نظاره می‏کند و می‏سوزد، دلیل حرارتش نیز همین است .

هرگاه سیب سرخی می‏یافتم عطرش را به جان می‏خریدم; آنقدر می‏بوئیدمش که دیگر هیچ بویی دلخوشم نکند، چون شنیده بودم عطر سیب می‏دهید .

هرگاه سراغتان را از کسی، از بزرگتری می‏گرفتم به کودکی‏ام می‏خندید و می‏گفت: آقا رفته برای پسرهای کوچولو عروسک بیاره، شادی بیاره، ستاره بیاره، و از شیرینی آمدنتان فقط یک شکلات نصیبم می‏شد . با خود می‏اندیشیدم عروسکی که می‏خواهید بیاورید چطور باید باشد که این همه سال آن را نیافته‏اید، یا مگر ستاره‏ها چقدر از ما دور هستند؟ معنی غیبتتان را نمی‏فهمیدم ولی خلاء وجودتان را همه جا احساس می‏کردم . حالا که 20 سال دارم می‏فهمم شما هدیه‏ای بهتر از همه عروسک های دنیا برای من و برای همه پسرها می‏آوردید . اما دیدن این که خیلی‏ها حتی جای خالی شما را هم احساس نمی‏کنند آزارم می‏داد . مگر آدمی چقدر می‏تواند خودش را فراموش کند . با ساختن داستان آمدنتان خودم را دلداری می‏دادم . اینکه آن روز حتما صدای بال فرشتگان را خواهم شنید . صدای شکستن شیشه ظلم و صدای تپش قلب شما که خون حیات را در شریان‏های مرده زمین به حرکت وامی‏دارد . زمینی که سال‏ها غیر از عطش فصل دیگری را تجربه نکرده و در بوم نقاشی فصل‏هایش جز رنگ خاکستری سفر بی‏بازگشت کاروان نیکان رنگ دیگری ندیده است . دلم برای زمین می‏سوزد اما برای خودم بیشتر که عمرم بی شما می‏گذرد و شما را هیچ اشارتی نمی‏بینم . دفتر خاطراتم که نامش را «باران» گذاشته‏ام و برای شما در آن درد دل کرده‏ام تمام شده، اما دریغ که هرگز نشد آن را برایتان بخوانم . 
جمعه‏ها که برای رفتن به دعای ندبه به شوق دیدارتان می‏دویدم بارها زمین خوردم اما نیامدید تا زخم دستانم را نشانتان بدهم . فکر می‏کردم اگر مرا با این زخم‏ها ببینید دلتان بیشتر برایم می‏سوزد . می‏دانستم مرا می‏بینید مثل پدری که زمین خوردن فرزندش را می‏بیند، اما در زندان غربت نمی‏تواند یاریش رساند . [ حاشا که شما در زندان باشید این منم که زخم های دور از شما بودنم را زندان خود کرده ام و این شمایید که برای آزادی من دعا می کنید ، می دانم ]با این فکر درد خود را از یاد می‏بردم . همیشه نامتان را با خودم به همه جا می‏بردم فقط نامتان را . شب‏های جمعه خوابم نمی‏برد مبادا بیائید و نبینمتان، می‏اندیشیدم دیدار ما بعد از این همه سال چقدر تماشایی خواهد بود . چطور به استقبالتان بیایم که بدانید در دوریتان چه‏ها کشیده‏ام . اما جمعه همه می‏آمدند جز شما . امید ناامیدم اجازه فکر دیگری نمی‏داد . می‏گفتم: خدایا! این بار چه گناهی او را از ما دور ساخت؟ بار سنگین یک هفته انتظار غروب جمعه بر گلویم می‏نشست و می‏مردم و زنده می‏شدم تا به خودم می‏باوراندم که این هفته هم نیامدید . بعد هم برایتان نامه‏ای می‏نگاشتم، می‏نوشتم حالم خوب است اما هرگز به آن خوبی که می‏نوشتم نبود . دلم می‏خواست‏بوسه‏ای با تمام وجود نثار پاهای خسته شما بکنم . قاصدکی می‏یافتم و به آن پیغام «دوستت دارم‏» ، «دلم برایت تنگ شده‏» ، «کی می‏آیی؟» می‏دادم و فوت می‏کردم اما گویی هرگز پیام‏های من به شما نرسید . شاید قاصدک‏ها نیز نتوانستند جای شما را پیدا کنند . مثل رودخانه که نامه‏هایم را بی‏جواب بازمی‏گرداند .

مدت‏ها به دنبال مرکز زمین گشتم اما حالا خوب می‏دانم مرکز زمین باید نقطه تلاقی نگاه‏ها باشد با نگاه شما; شما برای من همیشه قهرمان مسافرت از خاک به افلاک هستید تا شاید مثل هر مسافری غروب جمعه‏ای بازگردید و به ما یاد دهید که عشق یعنی شهادت در رکاب شما ای عزیزترین!

اندکی با تو بگفتم غم دل ترسیدم                             که دل آزرده شوی ورنه سخن بسیار است

 

 



چهار شنبه 30 فروردين 1391 |

مبانی روابط خانوادگی در قرآن

چکیده:

خانواده از ابتدای تاریخ تاکنون، به عنوان اصلیترین نهاد اجتماعی، زیربنای جوامع و خاستگاه فرهنگها، تمدنها و تاریخ بشر بوده است. پرداختن به این بنای مقدس و بنیادین و هدایت آن به جایگاه واقعیاش، همواره سبب اصلاح خانواده بزرگ انسانی و غفلت از آن، موجب دور شدن بشر از حیات حقیقی و سقوط به ورطه نابودی بوده است. ازآنجاکه اجتماع کوچک خانواده درحقیقت هستهها و واحدهای کوچک جامعه بزرگ به شمار میآید و وضع حقوق و قوانین برای خانواده به منظور استحکام ارتباط افراد آن جامعه کوچک با یکدیگر و ایجاد نظام خاصی در آن، از صلاح جامعه بزرگ و نظام آن و تأمین هدفهای مشترک اجتماعی آن بسیار مؤثر است، اسلام با نظر واقع بینانه، از این امر استفاده کرده و باوضع حقوقی مخصوص برای هر یک از اعضا خانواده افکار آنها را به هم نزدیک ساخته است.برای روابط خانواده و تحکیم آن باید موازینی بنیادی را مدّ نظر داشته باشیم که اگر آن موازین بنیادی را از قرآن بگیریم برای هر فردی که به این مهم توجه دارد مفید فایده خواهد بود.

کلید واژه: قرآن، روابط، خانواده، اجتماع.



چهار شنبه 30 فروردين 1391 |

بررسى دستاوردهايى در زمينه اعجاز عددى قرآن

بررسى دستاوردهايى در زمينه اعجاز عددى قرآن

نويسنده: دكتر پريچه ساروى (عضو هيأت علمى دانشگاه تهران)

نشريه: بيّنات

شماره: 55

چكيده

يكى از وجوه اعجاز قرآن اعجاز عددى آن است. بدين معنا كه حتى در تعداد كاربرد الفاظ آن، دقت و ظرافتى بكار رفته كه از عهده‌ى بشر معمولى خارج است. تعداد بعضى الفاظ با وضعيت طبيعى مسماى آنها در عالم خارج ارتباط دارد و تعداد برخى ديگر، با الفاظ ديگرى كه نوعى ارتباط از قبيل همانندى و تضاد ميان آنها برقرار است، تناسب دارد. اين مسأله اگرچه در گذشته، توجه برخى ازدانشمندان علوم قرآنى را به خود جلب نموده بود، ولى ظهور و بروز اساسى آن، در عصر حاضر است كه عصر پيشرفت ماشين‌هاى الكترونيكى دقيق است.

كليد واژ‌ه‌ها: اعجاز عددى - اعجاز قرآن - وجوه اعجاز - علم

متن کامل مقاله را می توانید از لینک زیر دانلود کنید.

http://uplod.ir/l8m5kwdsytkd/______________________________________________________________________________.docx.htm 



چهار شنبه 30 فروردين 1391 |

قرآن کتابی شگفت انگیز

اسم کتابی است که در آن مجموعه مقالاتی درباره‌ی قرآن و دانش مدرن از نویسنده غیر مسلمان به نام گری میلر است این نویسنده که بعد از چندی تحقیق در مورد دین اسلام به این دین گرویده وکتبی را به رشته تحریر در آورده است وی همچنان که خود میگوید در تحقیقاتش از تعصب دوری جسته یعنی همان کاری که ما مسلمانان بیشتر می پسندیم.

این کتاب در  30 صفحه می باشد که برای خوانندگان گرام هم بار علمی را در پی دارد.به خصوص برای آن دسته از دوستانی که دوست دارند این دین را با دین زردتشت مورد مقایسه دهند. آقای میلر در چند صفحه ای که نگاشته  مطالبی را از قرآن و تحقیق های علمی را در کنار هم آورده و مورد بررسی قرار داده است که از خواننده گرامی انتظار داریم بعد از خواندن مطالب کتاب نظرشان را در مورد کتاب بیان نمایند.

با تشکر.



چهار شنبه 30 فروردين 1391 |

معرفی کتاب :

کتاب (فتح البیان فی ما رویه عن علی علیه السلام) اثر نویسنده و محقق سید مصطفی حسینی طباطبایی که در این کتاب نویسنده سعی کرده تمام آثاری که از حضرت علی در مورد تفسیر قرآن وجود دارد را را در کتابی جمع آوری کند تا نظر مفسر بزرگ جهان اسلام را در مورد آیات قرآن بررسی کند.

چهار شنبه 30 فروردين 1391 |

فقر فرهنگي؛ زمينه ساز فساد اجتماعي

 

بخش مهمي از فسادهاي اجتماعي و بزهکاري هاي فردي، از فقر مذهبي و اخلاقي ريشه مي گيرد و نارسايي هاي غيرقابل جبران را در پي دارد. بدين جهت دشمنان اسلام به جاي يورش نظامي و اقتصادي با هزينه هاي سنگين، به تهاجم فرهنگي رو کرده اند و سعي مي کنند جوامع اسلامي را به ابتذال بکشانند. امروز دشمنان واقعي سعي در به انحراف کشاندن جوانان دارند، تا از اين طريق به اهداف شوم و استثماري خويش نايل گردند و با گسترش فساد در کشورهاي اسلامي، جوانان را از رسيدن به اهداف واقعي خويش باز دارند. تمام برنامه هاي اسلام بر مبناي مصالح فردي و اجتماعي تشريح گرديده، که تعدي از آن باعث ضرر و زيان راهيان اين مکتب خواهد بود. بنابراين منشأ بسياري از عقده هاي اجتماعي و تمام بي بند و باري ها و هواهاي نفساني و اختلافات خانوادگي و جنگ و نزاع ها و ساير ناهنجاري هاي اجتماعي از فقر اخلاقي و مذهبي ريشه مي گيرد. در اين نوشتار به آثار فقر اخلاقي و مذهبي و نيز راه درمان آن مي پردازيم.

 

 

*داوري قرآن

 قرآن مجيد در آيات متعدد به نقش منفي «فقر مذهبي و اخلاقي» اشاره نموده و سهم بزرگي از فسادهاي اجتماعي و انحرافهاي شخصي را از اين عامل خانمان سوز مي داند.

 قرآن کفر و بي ديني، تجاوز، قتل و... را ناشي از نافرماني خدا و ارتکاب گناهان مي داند. (آل عمران/ 112) که پيوسته در عذاب و گمراهي به سر مي برند. (سباء/ 8)، کساني که از مفسدان پيروي نموده و به تبهکاري مي پردازند و مردم را گمراه مي کنند... و از هيچ عمل زشتي دوري نمي گزينند !! (مائده/ 77 تا 79).

*ديدگاه احاديث
«ايمان» نگهبان اميني است که انسان را از بزهکاري و تخلف باز داشته و در درون آدمي، حتي از تصميم زشت و وسوسه هاي نفس و شيطان باز مي دارد. اما به هر مقدار که اين موهبت الهي به خطر افتد، به همان نسبت مصونيت انسان نيز آسيب ديده و رو به فساد مي گذارد و شخصيت ديگران را نيز لکه دار مي کند. حضرت اميرالمؤمنين علي(ع) مي فرمايند: ريشه و زمينه فتنه ها و فسادها خواهشهاي نفساني است. (نهج البلاغه، خ 50، ص 137)

امام صادق(ع) در آسيب پذيري از گناه و فقر مذهبي مي فرمايند: انسان چون مرتکب گناه گردد، در قلب او نقطه سياهي پديدار مي شود، چنانچه توبه کند و آن گناه را جبران نمايد، آن نقطه سياهي از بين مي رود، ولي اگر گناه را تکرار کند، آن نقطه سياه بزرگ و بزرگتر مي شود و صفحه دل را سياه مي کند و بعد از آن ديگر رستگار نمي گردد. (وسايل الشيعه، ج 11، ص 239، ج 10؛ اصول کافي، ج 2، ص 271، ح 13) گناه و فقر مذهبي، بار گناه را افزونتر مي سازد و عامل پيدايش گناهان مي گردد و راه رستگاري را به روي صاحبش مي بندد و زمينه فساد را فراهم مي سازد.
فقر اخلاقي نه تنها صاحبش را تباه مي سازد، بلکه وي را در تضييع حقوق مردم و لگدمال کردن شخصيت ديگران جرأت مي بخشد و تاريخ جهان به ويژه تاريخ اسلام شاهد گوياي اين ادعا است.

* راه چاره چيست؟

همانطوري که در معالجه امراض جسمي نخست بايد عامل بيماري را کشف کرد و شناخت و سپس براي رفع آن اقدام کرد، در طبابت روحي نيز روش معالجه به همين گونه است، اول بايد زمينه هاي گرفتاري را شناسايي نمود و در اين بحث (فقر مذهبي) عوامل گناه و شهوات نفسي را کنترل کرد و سپس براي تکامل معنوي و روحي گامهاي استوار برداشت. رسول خدا(ص) مي فرمايند: هر درد و بيماري دوايي دارد و درمان گناهان استغفار و جبران گناه است. (مستدرک الوسائل، ج 5، ص 316، ح 5972) در فراز ديگري مي فرمايند: در مواجهه با گناه خدا را ياد کنيد و منظور از ياد خدا «سبحان ا... و الحمدلله و لااله الاا... و ا... اکبر» نيست: بلکه در برابر حرام، خدا را ياد کردن و اجتناب از گناه. (خصال صدوق، ج 1، ص 62؛ سفينه 1، ص 484)
جواني خدمت امام حسين(ع) رسيده عرض کرد اي پسر پيامبر! جواني هستم که در حال گناه نمي توانم خود را حفظ کنم، چه کنم که گناه ننمايم؟ حضرت فرمود: در جايي گناه کن که خدا تو را نبيند !! (بحارالانوار، ج 78، ص 126، ج 7)
حضرت امام صادق(ع) با تعجب از مؤمنين خطاکار که در اعماق گناه فرو رفته اند، مي فرمايند: چگونه ادعاي عشق و علاقه خدا مي کني در حالي که او را نافرماني مي نمايي؟ راستي اگر تو بنده علاقمند خدا بودي، وي را نافرماني مي کردي؟ مگر عاشق بر معشوق خود عصيان مي ورزد؟ !! (وسائل الشيعه، ج 11، ص 241؛ روضةالمتقين، 13، ص 156) 
اميرالمؤمنين علي(ع) براي خويشتن داري از گناه و آلودگي، راه تقوي را سفارش مي کنند که آن بر دلها جلا مي بخشد و مسير هدايت را باز نموده و به انسان بينش و تشخيص مي دهد. (نهج البلاغه، خ 189، ص 635) ايشان در جاي ديگر مي فرمايند: من تعجب مي کنم از انسانهايي که از غذاي زيان آور پرهيز مي کنند، در حالي که از ارتکاب گناهان عذاب آور نمي ترسند؟! (غررالحکم، ص 494، ش 7). آنگاه هشدار مي دهند که: توجه نمائيد که هر لذت دنيا با هر کيفيتي پايان دارد، (غررالحکم، ش 2449) و لحظه هاي شهوات نفساني را دچار غم و غصه ها خواهد ساخت (وسائل 11، ص 164، ح 4) پس براي پيشگيري از آن خويشتن داري و تقوي و عفت پيشه کنيد(غررالحکم، ش 2148) تا از اين طريق به مقامات عالي نائل آييد.

 



چهار شنبه 30 فروردين 1391 |
ثقلین

.شتاب کن که زود هم دیر است.
پست الکترونیک

پروفایل مدیر وبلاگ

 

موضوعات

قرآنی

روایات و احادیث

عهدین

شیطان پرستی

داستانی

 

مطالب اخیر

sms

هر روز یک آیه با تفسیر / هیچ مکانی فاقد حضور خداوند نیست!

معلم نمونه درآموزه های قرآنی

یا ابا صالح ادرکنی)عج(

چگونه امام زمان را در عمل یاری کنیم؟

قرآن، بهار، امام زمان)عج(

جملات واقعاَ...

ازدواج در چه سنی مناسب است؟

تکرار در قرآن

مبانی منشور وحدت اسلامی

انسان کامل به روايت قرآن

... بیا ...

فلسفه حجاب در اسلام چیست؟

نگاه اسلام به آشنایی بین دختر و پسر پیش از ازدواج چیست؟

دروغ

عوامل اصلی انجام گناه چیست؟

امام مهدی (عج) در قرآن

فشن اسلامي

لبیک یا حسین یعنی ..... (سید حسن نصر الله )

 

برچسب ها

قرآن (4)  مهدی موعود (2)   مائده (2)  گناه (2)  بی نقطه (2)   علی (2)   نهج البلاغه (2)  خوش آمد گویی (2)   سوره (2)   نساء (2)  لوازم ضروری برای یک جوان موفق (2)  خورشید (2)   ماه (2)  مغز (2)   قرآن (2)  

آرشیو مطالب

مرداد 1393

دی 1392

آبان 1392

فروردين 1392

اسفند 1391

بهمن 1391

دی 1391

آذر 1391

آبان 1391

مهر 1391

شهريور 1391

مرداد 1391

تير 1391

خرداد 1391

ارديبهشت 1391

فروردين 1391

 

نویسندگان

ثقلین

محمود خراشادی

کاظم عباسی

مصطفی داورنژاد

محمد اسمعیلی

محمد کاظم غفاری نژاد

مجید روشن

صادق

محمد حسن پور

جواد صادقی

محسن توسلی

حسن ذوقی

محسن سالاری

قدرت رستمی

علی اکبر خزاعی عرب

 

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان فوز و آدرس fowz.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

مدیریت وبلاگ فوز

ع.ش.ک





پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

قالبهای مذهبی وبلاگ

جوانان ایرانی

طاووس اهل بهشت

ردیاب خودرو

 

دانشنامه مهدویت

پیوندهای روزانه

حمل ماینر از چین به ایران

حمل از چین

پاسور طلا

الوقلیون

 

امکانات جانبی

RSS 2.0

ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 100
بازدید کل : 46092
تعداد مطالب : 61
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


فوز

آپلود عکس
مداحان
IS

 

 
 

لوگوی دوستان

 

مرجع قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Blog Skin