فوز

برای ما رضای او

 

 

لبیک یا حسین یعنی ..... (سید حسن نصر الله )

 نَحنُ سَوفَ نَبقی هُنا

  (ما اینجا خواهیم ماند)

  وسَوفَ یَبقی نِدائُنا

(و ندای ما خواهد ماند)

أن یَفهَمَهُ الإِمِرِکیّون

(که آمریکاییها آنرا بفهمند)

أمِرِکیّیون لا یَعرِفون ماذا یَعنی لبّیکَ یا حُسَین

(آمریکاییها نمی دانند لبیک یا حسین یعنی چه)

لَبّیکَ یا حُسَین یَعنی أنَّکَ تَکونُ حاضِراً فی المَعرَکَه

(لبیک یا حسین یعنی اینکه در معرکه جنگ حاضر باشی)

وَلو کُنتَ وَحدَه

(هر چند تنها باشی)

وَلو تَرَکَکَ النّاس

(وهر چند مردم تو را رها کرده باشند)

وَاتَّهَمَکَ النّاس

(وتو را متهم کرده باشند)

وَخَذَلَکَ النّاس

(و تو را بی یاور گذاشته باشند)

لبّیکَ یا حُسَین یَعنی أن تَکونَ أنتَ و مالُکَ وَ أ هلُکَ وَ أولادُکَ فی هذه المَعرَکه

ّّ [لبیک یا حسین یعنی تو و مالت و زن و فرزندانت در این معرکه جنگ باشید]

 لََبَّیکَ یا حُسَین یَعنی أن تَدفَعَ الاُمُّ بِوَلَدِها لِیُقاتل

(لبیک یا حسین یعنی مادر فرزندش را به میدان جنگ بفرستد)

فَإذا استُشهِدَ و احتُزَّ رأسُه وَ اُلقیَ بِهِ إلی آُمِّهِ

[ و هنگامی که فرزندش شهید شدو سرش بریده شد و به سوی مادرش انداخته شد ]

وَضعتهُ فی حِجرِهاوَ مَسَحَت الدَّمَ و التُّرابَ عن وَجهِهِ وَ قالَت لَهُ راضیَةً مُحتَسِبَةً بَیَّضَ اللّهُ وَجهَکَ یا بُنَیَّ کَما بیَّضتَ وَجهی عِندَ فاطِمَةَ الزَّهراءِ یَومَ القیامَه

 [مادرش آنرا به خانه برده،خاک و خون را از آن پاک کرده به او بگوید:از توراضی هستم خداوند رو سفیدت کند همانطور که مرا برای روز قیامت و نزد فاطمه زهرا  رو سفید کردی ]

 هذا یَعنی لََبَّیکَ یا حُسَین

(این است معنای لبیک یا حسین)

 لَبَّیکَ یا حُسَین یَعنی أن تأتی الاُمُّ وَ الاُختُ وَ الزّوجَه لِتُلبِسَ زوجَها أو أخاها أو إبنَها جامةَ الحَرب و تَد فَعُه إلی الجِهاد

[لبیک یا حسین یعنی مادرو خواهر و زن می آید تا شوهر یابرادر یا فرزندش را لباس رزم بپوشاند و او را راهی میدان جنگ کند]

 لبّیکَ یا حسَین یَعنی أن تُقَدِّمَ زَینَبُ لأخیها الحُسَین جَوازَ المَنیَّةِ و الشَّهادة هذا یَعنی لََبَّیکَ یا حُسَین

[لبیک یا حسین یعنی زینب جواز مرگ و شهادت را به برادرش حسین تقدیم کند این یعنی لبیک یا حسین]

 وَ بِهِ نَختُم لِیَسمَعَهُ العالم

[و با این کلام سخن را خاتمه می دهیم تا جهانیان آنرا بشنوند]

العَمَل العَمَل إذااحتاجوا  الینا فی ساحةٍ اُخری

[هر جای دنیا که به ما نیاز باشد ما حاضریم]

 لَن نکونَ حَمَلَةَ الأکفانِ فَقَط وَ إنَّما سَنَکونُ حَمَلَةَ الأکفانِ وَ السِّلاح

 و اینگونه نیست که فقط کفن پوش باشیم بلکه ما کفن پوش و سلاح به دست خواهیم بود

وَالخِتام لَبَّیکَ یا حُسَین وَالسََّلامُ عَلَیکُم

[و در پایان اینکه لبیک یا حسین

والسلام علیکم]

برگرفته از http://wedding.blogsky.com



یک شنبه 4 تير 1391 |

استعمالات واژه «الحکمه» در قرآن

کلمه‌ي حکمت در نصوص دینی بر مواردی اطلاق شده که معنی سابق در آنها باشد:

یک جا مراد از آن کتب آسمانی از جمله قرآن، انجیل و غیره است.

و جای دیگر مراد از آن نبوت، هدایت، رشد، عدالت، علم، حلم و تفقه است (1)

موعظه حسنه (به شیوه خوب):

در تعریف گذشته از حکمت ملاحظه می‌شود که موعظه به شیوه نیک و جدال به بهترین شیوه از بارزترین مصادیق داخل در مفهوم حکمت هستند ولی برای تعریف و توضیح بیشتر شایسته است که به صورت خاص ذکر شوند زیرا آیه در صدد بسط و تفصیل مفهوم حکمت است و لذا این دو مصداق را بصورت خاص ذکر کرده: «ادْعُ إِلِى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ»(2).

به وسيلهء حكمت به سوي راه پروردگارت دعوت كن، و به وسيلهء اندرزهاي نيكو، و با آنها (مخالفان) به طريقي كه نيكوتر است به مناظره پرداز.

و از آنجا که دو تعبیر «الموعظة الحسنة» و «جادلهم بالتی هی أحسن» داخل در مفهوم حکمت هستند، عطف آنها بر حکمت از باب عطف خاص بر عام می‌باشد.

و اصل در موعظه به نیکی این است که گفتاری باشد که روان مخاطب را نرم و آماده انجام افعال نیک و اجابت دعوت داعی گرداند.

و موعظه؛ تشویق و ترهیب و هشدار و بشارت را در بر می‌گیرد. و به همین دلیل ابن عطیه گفته است: «الموعظة الحسنة»، ترساندن و امیدوار کردن و لطف کردن به انسان است، به گونه‌ی که او را بزرگ بشماری و کاری کنی که فضائل را پذیرا باشد(3).

زمخشری به یک معنی لطیف و ظریف در آن اشاره می‌کند، آنجا که می‌گوید: «الموعظة الحسنة» آن است که قصد نصیحت و نفع رسانی بر مخاطب پوشیده نماند.

و خلاصه اینکه مراد از آن: یادآوری خیر و نیکی است که بوسیله آن قلب نرم می‌گردد(4).

و این اشاره زیبایی است که اهل علم در وصف موعظه به شیوه نیک بیان کرده‌اند که در دعوت به حکمت نیست. و گفته‌اند: موعظه به «شیوه نیک» مقید شده در حالی که حکمت مقید نشده و بصورت مطلق ذکر شده به این علت که حکمت تعلیم جویندگان کمال است توسط معلمی که به تعلیم دانش‌‌آموزانش اهتمام می‌ورزد و بنابراین جز شیوه نیک و پسندیده نمی‌تواند داشته باشد و نیازی به تنبیه ندارد تا حَسَن [و شیوه نیک] بودن معنی پیدا کند.

ولی از آنجا که در «الموعظة الحسنة» غالبا مراد بازداشتن مخاطب از ارتکاب اعمال ناپسند و افتادن در آن می‌باشد، لذا احتمال دارد که یک درشتی و گستاخی از جانب واعظ و یا یک دلشکستگی در دل مخاطب ایجاد شود [و لذا مقید شده به (شیوة نیک)].

و یکی از شیوه‌های نیک موعظه نرمی در سخن و تشویق مخاطب به نیکی است: «اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى. فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى»(5).

به سوی فرعون بروید چرا که او طغيان و سرکشی کرده است * با سخن نرم با او سخن بگوييد، شايد متذكر شود يا از خدا بترسد.

--------

پی نوشت ها:

1- لسان العرب، 12/140 142. المعجم الوسیط، 1/90. القاموس المحیط، 4/98.

2- سوره نحل : آیه 125.

3- التعریفات، ص 132.

4- البحر المحیط، 5/549.

5- سوره طه : آیات 43 و 44.

بر گرفته از کتاب حكمت در دعوت و تبليغ 



طبقه بندی: قرآنی  

دو شنبه 20 تير 1391 |

حس بویایی و ساختار آن

 

از جمله نعمتهای خداوند که کمتر متوجه آن می‌شویم حس بویایی است. دانشمندان بین حس بویایی و بینایی مقایسه‌ای کرده‌اند؛ چشم جز به کمک یک واسطه که نور است کار نمی‌کند؛ اما بینی هیچ نیازی به واسطه ندارد؛ چراکه انسان شب و روز، در نور شدید یا در تاریکی شدید حس بویاییش کار می‌کند و نمی‌خواهد بین انسان و شیء آن گونه که در شنوایی لازم است، اتصال و برخوردنزدیک و مستقیمی وجود داشته باشد. به همین خاطر گفته‌اند : بویایی یک محدوده‌ی امنیتی بسیار گسترده را برای شخص فراهم می‌کند، بدین صورت که وقتی خوابیده باشد بوی گاز را در خانه احساس می‌کند؛ نه صدایی هست نه نوری، و نه برخورد مستقیمی. همچنین هنگامی که در اتاق خواب است و گاز آشپزخانه باز است، درها نیز بسته است، تاریکی شدید حکمفرماست، هیچ صدایی و هیچ برخورد مستقیمی هم نیست، با این حال بو را حس می‌کند و بیدار می‌شود و گاز را می‌بندد. این چنین حس بویایی یک دایره‌ی گسترده‌ای از امنیت و آسایش برای انسان ایجاد می‌کند.

چه کسی می‌تواند باور کند که در بینی‌اش صد میلیون سلول عصبی مخصوص حس بویایی وجود دارد؟ این سلول‌های عصبی همه در استخوان بالایی بینی در محدوده‌ای دویست و پنجاه میلیمتری انباشته شده است. این سلولهای عصبی که شمار آن حدود بیست میلیون است چیزی بیشتر از هفت مژه دارد و بر روی این مژه‌ها یک مایع مخاطی حاوی مواد مذاب روغنی هست که در مواجهه با بو واکنش شیمیایی از خود نشان می‌دهد واز این عکس‌العمل شکل هندسی مشخصی بنابر طبیعت بو (مطبوع یا نامطبوع بودنش) تشکیل می‌شود. برای نمونه هنگام به مشام رسیدن بوی گل شکل هندسی که مژه‌ها به خود می‌گیرد، شبیه کلید است و هنگام شنیدن بوی موردپسند، مژه‌ها به شکل مستطیل یا به شکل حوض شنا در می‌آید. این چنین کنش و واکنش شیمیایی بو و مژه‌های بویایی دارای ویژگی مذاب رد و بدل می‌شود، و شکل هندسی به دست آمده، از راه عصب بویایی که در سقف‌بینی جای دارد، پیامی به مرکز بویایی در مغز می‌فرستد، مغز نیز می‌تواند ده هزار بو را نه تنها از هم تمییز دهد؛ بلکه آن را شناسایی کند؛ زیرا در مغز یک حافظه‌ی بویایی وجود دارد که هرگاه بویی را احساس کند؛ مژه‌ها واکنش نشان می‌دهد و شکل هندسی مناسب به خود می‌گیرد و بلافاصله پیام را به مغز ارسال می‌دارد، مغز که نمونه‌ی ذخیره‌ شده‌‌ی ده هزار بو در حافظه‌ی مخصوص دارد، یکی‌یکی بوی رسیده را بر همه‌ی بوهای موجود می‌گذارد تا آنها را با هم تطبیق دهد، و نتیجه می‌گیرد که مثلاً این بوی یاسمن، آن بوی گل یاس است، و آن یکی بوی زنبق. تمام این فعل و انفعالات دریک چشم بر هم زدن انجام می‌شود.

دانشمندان می‌گویند این مژه‌ها خاصیت‌های بسیاری دارند؛ می‌توانند در کمترین تمرکز نیم میلیونم میلی‌گرم در یک سانتیمتر مکعب بو را احساس کند. وقتی بو را دریافت کرد به مغز می‌برد و مغز آن را شناسایی می‌کند و می‌گوید این فلان بویا بوی فلان چیز است.

انسان ابزارهایی در اختیار دارد که با آن محیط بیرون را می‌شناسد؛ مثلاً با چشم کار دیدن را انجام می‌دهد، اما چیزهایی هست که وقتی انسان در داخل خانه یا در اتومبیل است چشم نمی‌تواند آن را ببیند. ولی گوش سروصدای آن را (در صورت داشتن) می‌شنود. بنابراین شنیدن یک کانال دفاعی دیگر است، و چیزهایی نیز هست که نه می‌تواند آن را ببیند و نه صدایی از آن بشنود؛ مثلاً اگرموشی در خانه بمیرد، چه جوری از وجود آن خبر‌دار می‌شود؟ بی‌گمان از روی بوی آن. پس در واقع این از فضل و بخشش خداوند بر انسان است که از طریق بو امکان شناسایی محیط اطراف و احساس وجود چیزی در آن را برای او فراهم کرده است.

یک میلیون سلول که هر کدام هفت مژه دارد و بر روی مژه‌ها یک مایع مخاطی حاوی مواد مذاب روغنی هست که در رویارویی‌ با بوها واکنش شیمیایی از خود بروز می‌دهد، و در نتیجه‌ی آن واکنش، شکلی هندسی پیدا می‌کند که پیامی به مغز می‌فرستد و مغز ده هزار بو را ازهم باز می‌شناسد؛ بوی موردنظر بر تمام نمونه‌های بوهای موجود در مغز می‌گذرد تا آن را شناسایی کند و سپس بگوید این فلان بو است.

تراکم بو با مقدار نیم میلیونم میلی‌گرم در سانتیمتر مکعب برای به مشام رسیدن آن کافی است. در سر سگ صد میلیون پایانه‌ی عصبی بویایی وجود دارد و در کل توان بویایی بعضی از حیوانات یک میلیون برابر توان بویایی انسان است. مثلاً پروانه‌ی ماده از فاصله‌ی نیم مایلی از طریق بویایی و پخش کردن بوهایی شیمیایی از خود، پروانه‌ی نر را فرا می‌خواهد، و زنبور عسل بوی شیره‌ی گلها را از فاصله‌ی بسیار دور بیشتر از ده‌ها کیلومتر احساس می‌کند و نیز از همان فاصله بوی کندویش را می‌شنود. پشه بوی عرق انسان را از فاصله‌ی شصت کیلومتری احساس می‌کند. پس پاک و منزه است پروردگار که این حس را که مایه‌ی امنیت و کرامت انسان است، در وجودش نهاده است.



طبقه بندی:  قرآنی  
برچسب ها: حس بویایی-خدا 

دو شنبه 25 تير 1391 |

جنین‌شناسی یکی از اعجاز قرآن

آیه 12 و 13 سوره مؤمنون از دلایل اعجاز علمی قرآن می‌باشند که می‌فرماید :

 

?و لقد خلقنا الانسن من سُللهٍ مِنْ طین* ثمَّ جعلنه نطفهً فی قرارٍ مّکین ?

«ما انسان را از عصاره‌ی از گِل آفریده‌ایم * سپس او را به صورت نطفه‌ای در آواره و آنرا در قرارگاه استوار جای داده‌ایم».

در حروف عطف دقت نمایید که قرآن می‌فرماید :

?ثم جعلنه فی قرارٍ مکین ?

و قرار مکین همان رحم است،

?ثمَّ خلقنا النُطْفَهَ عَلَقَهً فَخَلَقْنا العَلَقَهَ مُضْغَهً ?

و در دنبالة آن با حرف فاء [عاطفه] عطف می‌گردد و می‌فرماید :

?فخلقنا المضغهً عِظماً فَکَسَوْنا العِظمَ لَحماً ?(مؤمنون : 14)

از علقه تا مضغه و نیز از مضغه [پارچه گوشت] تا عظام [استخوان] و از عظام تا لحم [گوشت] با فاء عطف شده است، اما از نطفه تا علقه [زالو] به حرف «ثُمَّ عطف شده است، با علم به اینکه حرف ثمّ در عطف [زبان عربی] برای ترتیب همراه با تأخیر می‌باشد، اما حرف فاء عطف برای ترتیب و دنبال آمدن [سریع] می‌باشد.

جدیدترین مطلب در علم جنین‌شناسی اینکه بین مرحله نطفه و علقه فتره‌ای افزون بر دو هفته وجود دارد به طوری که جنین در این فتره به کندی رشد می‌نماید، چون این مرحله مرحلة رخنة نطفه در دیواره رحم می‌باشد، و جنین رشد نمی‌نماید اما طریق‌های جذب غذا از رحم مهیا می‌گردد.

و جنین در این مرحله همچون دایره‌ای متشکل از سلول‌های منظم که بر شکل دو صف متوازی سازمان‌یافته‌اند، خداوند این مراحل کُند از اول و دوم و سوم لقاح را با حرفِ ثُم از آن تعبیر و عطف نموده است، اما از علقه تا مضغه را با حرف فای عطف بیان نموده است، و می‌فرماید :

?فخلقنا المضغهً عِظماً فَکَسَوْنا العِظمَ لَحماً ?

و در مرحله واحده‌ای که همان مرحله، علقه‌ای جنین باشد، با حرف عاطفه ثم آنرا بیان می‌نماید، و می‌فرماید :

?ثمَّ خلقنا النُطْفَهَ عَلَقَهً ?

در خلال دو هفته این تخم لقاح شده که به صد سلول افزایش یافته است به رشد روی نمی‌آورد، بلکه به تمکین و حفظ خویش از جداره رحم روی می‌آورد لذا رشد آن کُند می‌گردد، و قرآن از حقیقت علمی با حرف عطف ثُمَّ از آن تعبیر می‌نماید، و می‌فرماید :

?و لقد خَلَقْنَا الاِنْسنَ مِنْ سُللَهٍ مِنْ طِینٍ* ثمَّ جَعَلْناهُ فی نطفهً قَرارٍ مّکِینٍ* ثُمَّ خلقنا النُطْفَهَ عَلَقَهً فَخَلَقْنا العَلَقَهَ مُضْغَهً* فخلَقنا المضغهً عِظماً فَکَسَوْنا العِظمَ لَحماً ثُمَّ اَنشأنهُ خَلْقاً ءاخَرَ فَتَبارَکَ اللهُ أحْسَنَ الخَلِقینَ?[1](مؤمنون : 12-14)

این سخن پروردگار جهانیان است، این سخن خالق هستی است، و آیات اعجاز قرآن تمام شدنی نیست، هر اندازه علم پیشرفت نماید جلوه‌ای از جلوه‌های اعجاز قرآن ‌کشف و آشکار می‌گردد.

 


 


[1]- انسان را از عصاره‌ای از گِل آفریدیم * سپس او را به صورت نطفه‌ای در قرارگاه استوار قرار دادیم * سپس نطفه را به لخته خونی و آنرا به تکه گوشتی بدل نمودیم * و تکه گوشت به استخوان تبدیل نمودیم و استخوان را با گوشت پوشانیدم. سپس، آنرا آفرینش جدیدی می‌بخشیم، والامقام و مبارک خداوند است که بهترین سازندگان است.

  



طبقه بندی: قرآنی  

دو شنبه 12 تير 1391 |
ثقلین

.شتاب کن که زود هم دیر است.
پست الکترونیک

پروفایل مدیر وبلاگ

 

موضوعات

قرآنی

روایات و احادیث

عهدین

شیطان پرستی

داستانی

 

مطالب اخیر

sms

هر روز یک آیه با تفسیر / هیچ مکانی فاقد حضور خداوند نیست!

معلم نمونه درآموزه های قرآنی

یا ابا صالح ادرکنی)عج(

چگونه امام زمان را در عمل یاری کنیم؟

قرآن، بهار، امام زمان)عج(

جملات واقعاَ...

ازدواج در چه سنی مناسب است؟

تکرار در قرآن

مبانی منشور وحدت اسلامی

انسان کامل به روايت قرآن

... بیا ...

فلسفه حجاب در اسلام چیست؟

نگاه اسلام به آشنایی بین دختر و پسر پیش از ازدواج چیست؟

دروغ

عوامل اصلی انجام گناه چیست؟

امام مهدی (عج) در قرآن

فشن اسلامي

لبیک یا حسین یعنی ..... (سید حسن نصر الله )

 

برچسب ها

قرآن (4)  مهدی موعود (2)   مائده (2)  گناه (2)  بی نقطه (2)   علی (2)   نهج البلاغه (2)  خوش آمد گویی (2)   سوره (2)   نساء (2)  لوازم ضروری برای یک جوان موفق (2)  خورشید (2)   ماه (2)  مغز (2)   قرآن (2)  

آرشیو مطالب

مرداد 1393

دی 1392

آبان 1392

فروردين 1392

اسفند 1391

بهمن 1391

دی 1391

آذر 1391

آبان 1391

مهر 1391

شهريور 1391

مرداد 1391

تير 1391

خرداد 1391

ارديبهشت 1391

فروردين 1391

 

نویسندگان

ثقلین

محمود خراشادی

کاظم عباسی

مصطفی داورنژاد

محمد اسمعیلی

محمد کاظم غفاری نژاد

مجید روشن

صادق

محمد حسن پور

جواد صادقی

محسن توسلی

حسن ذوقی

محسن سالاری

قدرت رستمی

علی اکبر خزاعی عرب

 

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان فوز و آدرس fowz.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

مدیریت وبلاگ فوز

ع.ش.ک





پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

قالبهای مذهبی وبلاگ

جوانان ایرانی

طاووس اهل بهشت

ردیاب خودرو

 

دانشنامه مهدویت

پیوندهای روزانه

حمل ماینر از چین به ایران

حمل از چین

پاسور طلا

الوقلیون

 

امکانات جانبی

RSS 2.0

ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 96
بازدید کل : 46088
تعداد مطالب : 61
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


فوز

آپلود عکس
مداحان
IS

 

 
 

لوگوی دوستان

 

مرجع قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Blog Skin